آیت الله حائری شیرازی
خانه / نامه ها / نامه به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی – رمضان ۱۳۸۰

نامه به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی – رمضان ۱۳۸۰

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک ریاست  مجمع تشخیص مصلحت نظام

آیت الله هاشمی رفسنجانی متع الله المسلمین بطول بقائه

سلام علیکم

        دیدار اخیرم مرا بران داشت تا در زمینه موانع اشتغال و کلاً مسائل اقتصادی و تفاوت عملکرد ما در آن با حوزه مسائل سیاسی رنج نامه ای تقدیم حضورتان کنم  و چه بسا در خلال ‌آن راه کارهایی ارائه شده باشد که عبور از موانع را تسهیل نماید و اینجانب آرزو دارم تتمه عمر را اگر مهلتی باشد در دو کار هزینه کنم یکی تحقیقاتی و یکی عملیاتی ، همین دو کاری که ضمن اداء مسئولیتم در فارس انجام می دهم در قسمت اول تا کنون کتابی در انسان شناسی اسلامی منتشر شده قبلاً هم تربیت اسلامی و اخلاق اسلامی و کتابی با عنوان مقدمه ای بر علوم اسلامی به چاپ رسیده که کتاب اخیر مورد انکار شدید یکی از نویسندگان معترض به نظام واقع شده است زیرا ایشان در اوائل پیروزی در کنگره ای بنام انتقال به تعلیم و تربیت اسلامی در تالار وحدت (رودکی سابق) در میزگرد بعد از کنگره به تفاوت نظر این جانب با سایر اساتید شرکت کننده آشنا گردید و کل میز گرد به مباحثه این جانب و بقیه در تفاوت و عدم تفاوت در بهره برداری از علوم انسانی و سایر علوم گذشت و ایشان مجری میزگرد بودند همه آنها بالاتفاق میگفتند علم چه تجربی و چه انسانی برای اسلام و استخدام مسلمین یکسانند اینجانب عرض میکردم یکسان نیست زیرا انسان شناسی در علوم انسانی تاثیر ماهوی دارد و در سایر علوم چنین نیست و انسان شناسی اسلام با انسان شناسی رایج در جهان نیز تفاوت ماهوی دارد و در سخنرانی کنگره هم کرسی علوم انسانی دانشگاهها را بمنزله تنگه احد دانستم که اگر اسلام این کرسی را فتح کرد همه   شکست ها جبران خواهد شد و اگر اسلام به فتح این کرسی موفق نشود همه پیروزی ها در خطر است.

        و دیدیم که در رهبری سیاسی بر مبنای انسان شناسیِ اسلام عمل شد و امام راحل همین نکته را رمز پیروزی انقلاب و شکست مخالفین آن دانست و فرمود بیچارگی دشمنان اسلام در این است که اسلام را  نشناخته ، انسان را شناخته اند. بعد ازآن جلسه تلخ که احدی از اساتید از نظر این جانب حمایت نکرد و همه یکدست مخالفت کردند شیرینی اظهاراتِ چند ساعت بعد امام راحل را هنوز در کامم احساس می کنم زیرا فردای آنروز بازگشایی دانشگاهها بود و امام راحل بهمین مناسبت سخنرانی داشتند فرمودند:  دانشجویان در وضع اساتید سخت نگیرند و از آنها استفاده نمایند الا در علوم انسانی که اگر استاد در آن با تقوا نباشد حرف و نتیجه ای ندارد، طبیعی است وقتی استاد با تقوا نباشد نظر نویسنده کتاب را که معمولاً ترجمه نظرات دانشمندان خارجی را دربست برای دانشجویان تقریر می کند مثلاً در اقتصاد از ربا دفاع می نماید و استاد با تقوا از نظر اسلام دفاع می نماید. حال اگر نظر اسلام درباره تحریم ربا بصورت علمی و تعریف شده با مبانی و مقدمات آن عرضه نشود در دانشگاههای جهان خریدار ندارد اما اگر بر مبنای انسان شناسی اسلام نظر اسلام درباره ربا گفته شود هم انسان شناسی و هم نظریه اسلام در ربا ارزش علمی خواهد یافت و ویزای ورود به کرسی علوم انسانی دانشگاهها را دریافت خواهد کرد زیرا ما در عصر درخشان عدم تعصب دانشمندان زندگی می کنیم کافی است آنچه را از ارزشها به آن معتقدیم به زبان دانشگاهی و بر مبنای تعریف شده و پذیرفته شده علوم انسانی جهانی ارائه کنیم و طرفدار پیدا کند. امروزه لباس علمی و بیان دانشگاهی است که زبان روز است وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ  برای اینکه نظریه فوق بکلی گویی منتسب نشود در مورد مسئله ربا نکاتی را که به نظر به  اسلام لباس بیان دانشگاهی می پوشاند عرض میکنم:

۱) اهمیت ارتباطات چه ارتباط دو انسان، چه ارتباط جوامع انسانی، چه ارتباط عملکرد در یک جبهه و سراسر جبهه ها و مظاهر زندگی، گوئی قانون ظروف مرتبطه در عالم انسانیت بر همه کس و همه جوامع در تمام ابعاد آن سایه افکنده است.

۲ ) اصالت زور که اصالت سرمایه یکی از آثار آن است به قدرت بالاتر ، حق باجگیری میدهد و به قدرت کمتر،  فرمان تمکین میدهد همانگونه که ترازو به جانب سنگین تر انعطاف دارد عدل در نظام ترازویی تمایل و هماهنگی با زورمندتر است.

۳ ) از ترکیب قانون ظروف مرتبطه و خاصیت ترازو و روابط انسانها بصورت ظروف مرتبطه بر روی ترازو دیده میشوند.

یک آزمایش ساده وضعیت وحشتناک کمترین تسلیم در مقابل زور را به ما نشان می دهد دو ظرف آب مرتبط با یکدیگر را روی دو کفه ترازو قرار می دهیم بدلیل تعادل اولیه دو کفه حالت تساوی دارند حال تنها یک قطره برداشتن یا گذاشتن در یکی از طرف کافی است که آرام آرام با همان یک قطره تمام هستی یک ظرف به طرف دیگر منتقل شود و روشن شود که در روابط انسانها قانون اپسیلون مساوی با بی نهایت است یا قانون یک مساوی همه ، و یا قانونِ یا همه یا هیچ ، حاکم است. در عصر ارتباطات فهم این مطلب که امنیت ، تفکیک و تجزیه بردار نیست امری ملموس است اما در هزار و چهارصد سال قبل اعلام اینکه  مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً جز از آفریدگار ساخته نیست صدق الله  إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِینَ و بر همین مبناست که با یک درهم ربا آن مخالفت شدید اعلام می شود چون یک درهم همان یک قطره است که همه گیر میشود و مطلب را در ربا به یک محاسبه تمام میکنیم:

یک گرم طلا با بهره پنج درصد در مدت مبداء تاریخ میلادی تا کنون با ربح مرکب بر مبنای    ۵/۱ = ۵% + ۱ (  سودسرمایه = سود + سرمایه   )

میزان تصاعد یا بتوان رساندن ضریب رشد بدست میآید یعنی ۵/۱ % بتوان دو هزار گرم طلا عدد حاصل یک با چهل و دو صفر گرم طلا خواهد بود که بحدی عجیب است که اگر بخواهیم آنرا مجسم کنیم باید بگوییم هر وقت جمعیت عالم به ده میلیارد برسد اگر آن دارایی را بهمین جمعیت عالم تقسیم کنیم بهر نفر باندازه حجم کره زمین از طلا ، نه یک عدد که چندین هزار نصیب می گردد این محاسبه مربوط به یک دانشمند آلمانی است. چنین سرمایه حقیر با نرخ پایین در دراز مدت چنین نتیجه غیر قابل قبولی دارد پس زهر و کشنده بودن ربا در مقدار کم نیز قابل تجربه است. زبان دانشگاه زبان تجربه ، زبان آمارو ارقام، زبان تجزیه و تحلیل است زبان فرمول و زبان محاسبه است، اگر فرمول حرکت را نداشته باشیم چگونه منحنی آنرا ترسیم کنیم و چگونه مختصات جمیع نقاط آنرا نشان دهیم اگر اسلام می گوید ربا ممنوع ، فرمول آنرا ارائه کرده است

قال الله تعالى فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ

سرمایه نه کم شود و نه زیاد ، ما زیاد شدن را ربا و حرام می دانیم اما درباره کم شدن حرفی نمی زنیم با پول متورم کم شدن قدرت خرید قطعی است پس به وام دهنده ظلم میشود آیا آن ظلم مکروه است ؟ اما ظلم اول حرام است ،  یک بام و دو هوا ‍‍ ، علمی نیست پس اگر دو طرف حرام است فرمول اسلام ،  اول تاسیس پول ثابت دوم ممنوعیت زیاده گرفتن است بدون تاسیس پول ثابت ما گرفتار اما تظلمون او تظلمون خواهیم بود،  از ظلم ،گزیر و گریزی نیست و اینکه بعضی از بزرگان گرفتن میزان تورم را رفع ظلم و همان لاتظلمون و لا تظلمون دانسته اند نظر بسیار مطمئنی نیست زیرا کم شدن قدرت خرید پول یک عارضه اقتصادی عمومی است که بر تمام دارائیها در یک زمان وارد میشود اگر سودی در آن باشد مربوط به حکومتی است که کاغذ اسکناس را با وارد کردن در بازار ، بهادار کرده و بهمین نسبت از بهای دارائی مردم کاسته شده است مطالبه نرخ تورم از شوهر در مسئله مهر و یا بازپرداخت همان مهرالمسمّی بدون ملاحظه نرخ تورم که فتوای امام راحل قدس سره بود  هر دو دشوار است و از هر دو عجیب تر این فتوا بود که محضرها بآن پایبند بودند که مهریه به طلا نباشد زیرا طلا متغیر است باید حتماً معادل پول رایج محاسبه شود و پول رایج مورد مهر واقع شود ملاحظه میشود که تنزل پول نادیده گرفته شده و ترقی به طلا نسبت داده شده همانطو که حرکت زمین مورد غفلت بود و به نظر میآمد خورشیدبدور ماه می گردد در مورد مهر اگر نظر طرفین به پول عندالعقد با قدرت خرید آن بوده است و قدرت پول در هر زمان از مقومات ماهیت پول تلقی شود بعید نیست محاسبه نرخ تورم برای کشف قدرت خرید معقول و منطقی باشد مثلاً در صد سال قبل گوسفند یک تومان و یا کمتر بوده است مهریه هزارتومانی با گفتگوی زیاد به نتیجه می رسیده مسلماً بر روی پانصد تومان توافق نداشتند حتی نهصدو پنجاه تومان هم مرضی خانواده زن نبوده است حال چقدر سخت است که بگوییم این خانم نیم کیلو گوشت یا کمتر دریافت کنند بگوییم این حکم حکم اسلام است و بگوییم علما از خود صحبتی نمیکنند آنها میگویند قال رسول الله صلی الله علیه وآله آن حضرت فرموده وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُکُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً 

        مبنای فتوای امام راحل مالیت خود اسکناس بود که بعداً تنزل قیمت پیدا کرده بود وقتی مشاهده میشود با گذشت زمان قدرت خرید پول تنزل پیدا میکند زن مجبور نیست ذمه مرد را قبول کند مهر را مطالبه میکند و بامر  دیگری تبدیل میکند که تنزل نداشته باشد اگر زن اقدام نکرد خودش مسئول است چون درهم و دینار هم وقتی تنزل کنند شوهر ضامن نیست بهرجهت همه این مشکلات به تغییر قدرت خرید پول بر می گردد  مسئله شرعی اینست که آیا اگر ما بتوانیم پول ثابت تاسیس کنیم تا از ربا استخلاص پیدا کنیم و به مرحله لا تظلمون و لا تظلمون برسیم اگر نکردیم آیا الامتناع بالاختیار منافات با اختیار دارد ؟ این بود نمونه ای از رشته کار تحقیقی در علوم انسانی و اما کار عملی که در کنار کار تحقیقاتی می کردم نمونه ‌آن، طرح فلاحت در فراغت است که فضای سبز بجای آنکه با پول دولت انجام شود با پول مردم انجام گیرد. و بجای آنکه نگهداری متزلزل و غیر موفق دولتی با هزینه گزاف به مردم تحمیل شود به نگهداری مطمئن با پول خود مردم به آن دست یافته ایم قطعات سند مجزا و قابل انتقال به غیر دارند اما چند هزار قطعه بصورت تعاونی با هیئت مدیره و مدیر عامل واحد اداره میشوند هیئت مدیره منتخب ، سرانه ای مشخص می کند برای نگهداری و افزایش ارزش و ارزش افزوده هزینه میشود بهمین جهت تا کنون بیابانهای بسیاری به فضای سبز تبدیل شده است.

نمونه دیگر اقدام به تاسیس گلخانه برای مهندسین کشاورزی است یکصدو شصت گلخانه برای تولید انواع محصولات است که موفقیت گلخانه در گرو امکانات صاحب آن و تلاش و فعالیت اوست و اگر راه بخارج داشته باشند و محصولات صادراتی بتوانند تولید کنند و یا مسئولین در داشتن دکه ای برای فروش به آنها کنند موفق تر خواهند بود.

اقدام سوم تربیت نهالستان زیتون است که در کشور از صد امتیاز نود و نه امتیاز را کسب کرده و مقام اول است. تعهد سالی یک میلیون نهال زیتون که در هر شصت روز میتواند سیصد هزار قلمه را ریشه دار کند و بعد از چند ماه یک نهال کامل را از قلمه بوجود آورد عرضه نماید.

اقدام دیگر تاسیس کارخانه روغن زیتون که در قرارداد تا دوهزارتن تولید سالانه روغن زیتون و پانصد تن کنسرو ذکر شده است در همین چند روز حدود دویست هزار قلمه برای تامین نهال زیتون تنها از یک پروژه فلاحت استحصال شده و بزاهدان ارسال گردیده است فلاحت در مورد زیتون چهار پروژه دارد ما امسال از نظر قلمه نه تنها خودکفا هستیم بلکه به استانهای دیگر صادر میکنیم.

خیلی کارها میتوان کرد که بنظر بسیاری غیرممکن میآید مثلاً ساختمان مدرن و محکم و یا تمام تجهیزات را که ادارات و غیره دوساله تمام میکنند در مدت چهل و پنج روزتمام شده است مدارس دخترانه و پسرانه ابتدائی علوی و کودکستان که بیش از هفتاد کلاس درس و سالنهای متعدد اجتماعات با هشت هزار متر فضا و شش تا هفت هزار متر زیر بنا در بیست و سوم مرداد هشتاد بتن ریزی شده و در هفتم مهرماه هشتاد دانش آموز سرکلاس بوده است. اینها نمونه کارهای ممکن است.

اکنون طرح حیات برج که همان کمربند فضای سبز شهری است که برج نشینان از حیات محروم نشده باشند و فضای سبز بدوش دولت در تاسیس و نگهداری بودجه ای تحمیل ننماید اگر همین برنامه ها در یک نقطه بصورت آزمایشی جواب داد تعمیم پیدا کند مقدار زیادی از زندگی مصرفی بزندگی تولیدی تبدیل شده فرهنگ کار با عمل بوجود میآید موعظه تنها فرهنگ کار را احیا  نمی کند ابزار کار و تبدیل پول راکد بسرمایه کار آنهم از راههایی که مناسب با شرائط زیستی ما باشد کارگشا ست.

        عرض کردم اگر خداوند مهلت دهد میخواهم بقیه عمرم را در دو موضوع فوق هزینه کنم تحقیقات علوم انسانی و ترویج عمران و آبادانی و ضمناً نکاتی در مورد موانع اشتغال و راه برطرف کردن در همین چند روز مستعجلاً نوشتم که تقدیم می گردد.


 محی الدین حائری شیرازی

نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس و امام جمعه شیراز

 دوم رمضان المبارک ۱۴۲۲ بیست وهفتم آبان ماه ۱۳۸۰