آیت الله حائری شیرازی
خانه / مقالات و نوشته ها / نواندیشی در پی مطالبات مقام معظم رهبری از حوزه علمیه قم/۲

نواندیشی در پی مطالبات مقام معظم رهبری از حوزه علمیه قم/۲

در زمان غیبت کبری دو چیز مهم اتفاق می افتد:
۱٫ مردم شیعه به وسیله علماء در قلعه امن مجاری الامور بید العلماء بالله در امانند.
در شرایطی که دیگران در اقیانوس فتنه ها دست و پا می زنند علماء بالله مردم را رهبری می کنند و امواج فتنه را با سفینه های نجات می شکافند. به فرمان شقوا امواج الفتن بسفن النجات که امیرالمرمنین فرموده است عمل می کنند.
۲٫ اتفاق دوم این که همانگونه که بین اتباع پیروان اهل بیت با دیگران از نظر امنیت تفاوت است بین علماء و اهل بیت هم مراتب فضل متفاوت است اگر قران می گوید تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض تفاوت میان علماء و ائمه اطهار خیلی بالاتر از این حرفهاست.
در عصر غیبت باید این اختلاف فضل هم خودش را نشان دهد تا آتش عشق به ظهور شعله ور تر گردد.
در زمینه اول قیام میرزای شیرازی و قیام امام راحل و ادامه راه امام راحل به وسیله رهبر معظم بهترین شاهد است. در اقیانوس فتنه انحصار تجارت تنباکو فتوای میرزای شیرازی مردم را از اسارت خارج کردو امواج فتنه به وسیله سفینه نجات پیام میرزا شکافته شد.
در همین زمینه در عصر ما اقیانوس فتنه اسرائیل و امریکا همه کشور ها را بلعیده بود و همه در اقیانوس فتنه غرق شده بودند کشور ما هم چیزی به غرق شدن آن نمانده بود اگر پسر پهلوی مهلت یافته بود می دیدید تمام سران کشور از اعضاء کی کلاب گزینش می شدند( کی کلاب یعنی انجمن کلید یک ان جی او(ngo) که مرام آن این است که همسران اعضاء با هم مبادله شوند) امام و به تبع او مردم قیام کردند و این جمهوری را که افتخار اسلام است به عنوان چراغ راه عالم اسلام روشن کردند.
الان هم رهبر حاضر مدظله بر درخشش این چراغ راه چنان افزوده که کشورهای اسلامی و غیر اسلامی راه را از چاه می شناسند و از بیراهه به راه خدا می آیند. حتی در امریکا و اروپا هم آنچه در شوروی اتفاق افتاد و فروپاشیده شد تا اسلام سربلند کند این ها هم در حال فروپاشی هستند و حرکت به سمت نور لحظه به لحظه سریع تر می شود.
اما در زمینه دوم که تفاوت فضل اهل البیت و آن که جهان در انتظار اوست با جانشینان روشن شود تا تفاوت فضل عیان گردد و بالاخره شوق ظهور در مردم آتشین شود. مواردی از فقهاء واقع می شود تا تفاوت فضل آشکار شود. نمونه ای از آن را ذکر می کنم:
فقها تا چند سال قبل به طور کلی اجازه نمی دادند طلا به عنوان مهریه خانم ها در قباله ذکر شود. دلیل قضیه روشن بود می گفتند طلا هر روز قیمتی دارد و معلوم نیست ارزش طلا چه مقدار است پس آن کس که می خواهد مهریه را سه کیلو طلا قرار دهد بایستی ببیند سه کیلو طلا در بازار چند تومان و چند ریال است. تومان و ریال بایستی حتما مصداق عنوان صداق باشند و گرنه طلا با تغییر قیمت هر روز موجب جهالت در صداق گردیده و به دلیل غرر عقد باطل است. این فرمان سال ها پند گوش و نصب العین کار محضر دارها بود و به هیچ وجه اجازه صداق قرار گرفتن طلا را نمی دادند و حتما معادل تومانی و ریالی را در قباله می نوشتند.
سال ها گذشت، همان گونه که حرکت زمین بالاخره کشف شد. حرکت پول هم کشف شد و همان طور که معلوم شد خورشید در حرکت شبانه روزی به دور زمین نمی چرخد و زمین می گردد و ما بنظرمان می آید که خورشید گردیده است. وقتی حرکت پول مثل حرکت زمین بر ملا شد طلا تبرئه شد و معلوم گردید هر روز پول ارزان می شود نه این که طلا گران می شود. طلا هم مثل خورشید از تغییر قیمت تبرئه شد و اجازه صداق واقع شدن یافت. اما جای یک سئوال باقی ماند و آن این که تفاوت قیمت روزمره طلا آن روز ها بسیار کم بود ولی تفاوت قیمت پول رایج در این زمان ها بسیار است. خانه زادگاه حقیر در کمتر از صد سال قبل به هفتاد تا یک تومان به وسیله پدرم که تاجر زاده بود خریده شد. قطع نظر از تمام و سائل رفاهی در ها و سقف ها عتیقه بود و پیشانی اطاق های بزرگ از شیشه مشبک بود. تفاوت پول با ین جا رسیده که آن هفتاد تومان را امروز به مسئول دستشویی بدهیم اخم می کند.
سؤال این است که اگر طلا را اشتباها متغیر القیمه دانستند مصداق صداق شدن او را منع کردند تا معامله غرری نشود حال که این پول رایج ثمن جمیع معاملات است چرا غرر لازم نمی آید. طلا با تغییرات کم نمی بایست ثمن معامله می شد. پول رایج با این همه تفاوت چرا می تواند ثمن جمیع معاملات باشد.
هیچ اشکالی ندارد تا مردم بدانند اگر دست بالاتر پشت سر فتواها نباشد چنین اتفاقاتی می افتد و این که فتنه ها شکافته می شود دست بالاتری بالای دست هاست. راهکار را در نامه به نماینده محترم رهبر معظم مدظله در ایجاد سازش میان سران سه قوه یادآور شده ام.
در روایت داریم اگر عجب از همه گناهان بدتر نبود خداوند مؤمن را از گناه حفظ می کرد ولی گاهی او را به خود وامی گذارد تا بداند تمام توفیقات او ببرکت هدایت الهی بوده است
و السلام
محی الدین حائری شیرازی
سیزده/ آبانماه /۹۰