آیت الله حائری شیرازی
خانه / مقالات و نوشته ها / ازدواج موقت بهتر است از موقتاً ازدواج!

ازدواج موقت بهتر است از موقتاً ازدواج!

در رابطه با ازدواج موقت اظهارنظرهای گوناگونی مطرح میشود و هر کسی نظر متفاوتی دارد. برخی طرح آن را در سطح جامعه واجب و برخی دیگر حرام میدانند. در این میان بهدلیل سوء استفادههای حزبی از این موضوع و انگزدن برخی احزاب به کارشناسان اجتماعی و دینی، کمتر کارشناسی جرئت این را دارد که این موضوع را در سطح جامعه مطرح کند. حالا با توجه فضای بهوجود آمده، طرح ازدواج موقت در جامعه حرام است
یا مباح یا واجب؟
خداوند در آیه ۳۱ سوره توبه میفرماید: «اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون ا……» این آیه در مورد یهود و نصاراست که علمای خودشان را به جای خداوند متعال، ارباب و خدا قرار دادهاند.
امام صادق علیه السلام میفرماید که مردم نه برای اینها نماز میخواندند و نه روزه میگرفتند، اما علمای اینها یک چیزی را به دین نسبت میدادند و پیروان آنها هم قبول میکردند. خدای تعالی همین را ربوبیت برای غیر خود میشمارد.
امروزه در عالم، علوم انسانی دارد عمل مکلفین را مشخص میکند و در حوزه اعمال مکلف، صحبت میکند. کسی که در حوزه اعمال مکلف، اظهارنظر میکند، در حقیقت دارد میگوید: «الست بربکم» و کسی هم که اجرا میکند، دارد میگوید: «قالوا بلی».
امروزه دنیای غرب مرتب میگوید: «الست بربکم» و همه جوامع از جمله خود ما داریم «قالوا بلی» میگوییم. علت آن هم این است که علما پایشان را از حدود علم عقب میگذارند و از همین بابت، از علوم انسانی کنار میکشند و علوم انسانی دارد اعمال مکلفین را معین میکند، در حالیکه ادیان باید این کار را انجام دهند.
امروزه هر کارخانهای محصولی را تولید میکند، کاتالوگ آن را هم خودش مینویسد. این اظهار نظر مرحوم مهدی عراقی بود. مرحوم عراقی میگفت سازنده هر کالایی در همه کارخانههای جهان، کاتالوگ و طریقه مصرف آن کالا را هم خودش مینویسد.
ما چرا نباید این حق را برای خداوند قایل باشیم؟ خدا باید بگوید این انسانی که من خلق کردهام، چطور کار کند و چه کاری انجام دهد. چون خودش انسان را ساخته است، چرا ما این حقی را که برای همه کارخانهها قایل شدهایم، برای خدا قائل نشویم؟
مرحوم عراقی عنوان میکند که ما به کاتالوگ انسان میگوییم دین و این دین است که باید بگوید انسان چگونه عمل کند.
ازدواج موقت هم یکی از بخشهای همین کاتالوگ است. این موضوع هم مثل چهار رکعت نمازی است که میخوانیم و سئوال نمیکنیم که چرا باید چهار رکعت بخوانیم.
من نمیدانم چرا ما در این موضوع اینقدر دست و پایمان را گم کردهایم که در بیانکردن حکم خداوند میگوییم که آیا حرام است یا حلال است یا…
اصل این سئوال شما جای اشکال دارد. مگر بیان احکام الهی واجب نیست، مگر امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست؟
اگر نهی از ازدواج موقت موجب این شده باشد که یک دختر و پسر مسلمان چندین دوست غیرهمجنس داشته باشند و با افراد متعدد در ارتباط جنسی باشند، آن وقت چه کسی جواب این چالش را میدهد؟

موضوع این است که آیا ازدواج موقت در دین، بهعنوان یک ضرورت و مسئلهای که باید در جامعه جاری و ساری باشد مطرح شده است یا اینکه دین ازدواج موقت را در شرایط خاص و برای برخی از افراد میداند؟
شما فرض کنید دین نبود، عقل که هست. عقل میگوید که ازدواج دائم، انتخاب شریک زندگی برای همه عمر یک انسان از لحظه انتخاب است و عقل میگوید که شریک دائم زندگی مختصات خودش را دارد. هر انسانی با هر مسلکی قبول میکند که اطفای غریزه جنسی، هدف اصلی از انتخاب شریک زندگی نیست.
یعنی اگر کسی بگوید که من برای اینکه شهوت دیوانهام نکند و برای من مشکلات بهوجود نیاورد، برای خودم شریک زندگی در طول عمرم را انتخاب میکنم؛ عقل میگوید که صحیح نیست که آدم برای رفع مسایل و مشکلات روزانه خود شریک دائم خود را
انتخاب کند.
شریک دائمی زندگی خصوصیات خودش را میخواهد. امروزه در کشور ما بسیاری از جوانان که متشرع هم هستند، شریک دائم زندگی خود را در شرایطی انتخاب میکنند که بیشتر به فکر رفع نیازهای روزمره خود هستند.
همین شرایط باعث میشود تا چنان شتابی در انتخاب شریک دائم زندگی خود کنند که بعد از اطفای شهوت، میگوید که من انتخاب درستی نکردهام.

به هرحال ما جامعهای دینی داریم که تفاوتهای بنیادی با جامعه غربی دارد و بهنظر میرسد جامعه اسلامی برای اطفای غرایز جنسی افراد، خانواده را در نظر گرفته است. در حالتیکه شما میفرمایید ترسیم جامعه اسلامی چه میشود؟
در صدر اسلام هم خانواده بوده و هم غلام و کنیز. الان که غلام و کنیز نیست و تنها راه ارضای جنسی حلال، ازدواج است و اگر تنها راه ازدواج، دائم باشد یعنی جنون جامعه. آن کسی که چنین حکمی میدهد و ازدواج موقت را ممنوع میکند دیوانه است؛ البته به خلیفه دوم جسارت نمیکنم، اما کسی که تنها راه اطفای جنسی که امری آنی است و نیاز لحظهای است را ازدواج دائم قرار میدهد، هیچ شناختی از جامعه بشری ندارد.
وقتی شما به مسافرت میروید و میخواهید در بین مسیر، غذا میل کنید آیا برای خوردن یک وعده غذا در مسیر سفر، خانه میسازید یا اینکه چادری موقتی برپا میکنید تا برای لحظهای کوتاه سرپناه داشته باشد؟ انتخاب شریک زندگی و ازدواج دائم مانند خانه ساختن است و چادر زدن در بین مسیر، سفر مانند ازدواج موقت است.
این شرایط عقلی هر جامعهای است، اما جامعه غرب نوع ارتباطات خود را رها شده و بدون هیچ قانون و محدودیتی بنا میکنند و تکلیف فرزند و خیلی از مسایل دیگر مشخص نمیشود. جامعه اسلامی از شرایط عقلی انسانی جدا نیست و احکام اسلامی براساس شرایط واقعی و عقل طراحی شده است، پس جامعه اسلامی اطفای نیازهای جنسی را در ازدواج میداند، اما فراموش نکنیم که ازدواج موقت هم نوعی ازدواج است. قوالههای ازدواج در قدیم به شکلی بود که برای ازدواج موقت جایی مشخص داشت. نوشته بودند ازدواج و جلوی این کلمه یک خط کشیده بودند و بالای آن خط نوشته بودند دائم و پایین آن نوشته بودند موقت. بعد از پیروزی انقلاب برای اینکه بعضیها حرمسرا تشکیل ندهند، بزرگان آمدند گفتند قواله ازدواج را از آن حالت خارج کنند.
نتیجه غیر قانونی کردن ازدواج موقت این شد که برخی جوانان امروز ما دوست پسر و دوست دختر دارند. این یعنی اینکه ما از ضررهایی فرار کردیم و به ضررهای بسیار بدتر گرفتار شدیم.
حالا موضوعی که من میخواهم بگویم این است که آیا این دختر و پسری که چنین وضعیتی دارند، آیا میتوانند با نماز آشتی کنند؟
در حالیکه «إنّ الصلوه تنهی عن الفحشاءِ و المنکر» به این نکته باید توجه کنیم، همانطور که نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند، فحشا و منکر نیز انسان را از نماز دور میکند. نمیرویم ریشه یابی کنیم که چرا عده زیادی نماز نمیخوانند.
فکر میکنیم اینها حمد و سوره بلد نیستند در حالیکه بهخاطر منکری که بین برخی از جوانان هست، نماز از اینها دور میشود.

شما ازدواج موقت را راهکار مناسبی برای عبور از بحران جنسی برای جوانان میدانید. این مسئله در جامعه ما شاید برای پسرها مورد پذیرش قرار گیرد، اما آیا شما برای دخترها هم این موضوع را راهکاری برای عبور از بحران جنسی میدانید؟
مگر شهوت، دختر و پسر میشناسد؟ اگر به دختر هم بگویید که تنها راه اطفای شهوت آنی او انتخاب شریک دائم زندگی است، دختر هم در انتخاب شریک دائم زندگیاش تعجیل میکند و بدون تعمق و تدبر ازدواج میکند. آنوقت بعد از مدتی کوتاه که نیاز آنیاش برطرف شد، احساس میکند که این شوهر به درد او نمیخورد. اما وقتی دختر و پسر نیاز آنی خود را برطرف کرده باشند، آنوقت میروند تا عاقلانه انیس و مونس خود را انتخاب کنند.

با مسئله بکارت چه باید کرد. جامعه ما نمیپذیرد که دختران قبل از ازدواج دائم، بکارت خود را از دست بدهند.
پیغمبر اسلام (ص) اولین همسری که داشت باکره نبود و پیغمبر شوهر دوم حضرت خدیجه بود. وقتی این مسایل کوچک را بزرگ میکنیم، لازمه آن این است که مسایل بزرگی را هم کوچک کنیم.

آیا در اسلام توصیهای برای باکره ماندن دختران تا زمان ازدواج دائم شده است یا نه؟
باکره ماندن دختر یک ارزش است و اگر کسی باعث ازاله بکارت دختری شد، باید هزینه سنگینی بدهد. شکی در این نیست، اما برای حفظ این ارزش، آیا باید خودمان را گرفتار مسئله طلاق کنیم که به خودمان و جامعه آسیب برسانیم؟ عقل میگوید که بین بد و بدتر، باید بد را انتخاب کرد.
بله، ایدهآل این است که دختر در سن مناسب شریک دائم زندگیاش را درست انتخاب کند، در حالیکه باکره است، اما نباید به دخترمان شرایطی را تحمیل کنیم که زندگی او «لایموت فیها و لا یحیی» شود. یعنی نه آبروی او اجازه میدهد که از یک زندگی و شوهر نامناسب رها شود و نه در این زندگی و در کنار این شوهر میتواند زندگی کند. به نظر بنده در این شرایط ازدواج موقت بهتر است از موقتا ازدواج