انسان، موضوع هر رشته ی علمی در علوم انسانی است و علوم را از موضوع «انسان چیست؟» نمی شود جدا کرد. نظریه پردازان و مکاتب بشری که انسان را نشناخته اند، چگونه می توانند انسان را تعریف و مسیر و مقصد او را تعیین کنند؟! حق ندارد وارد وادی اقتصاد، جامعه شناسی، تربیت، هنر، روان شناسی و … ، شود.
اقتصاد، اخلاق، تربیت و….، همه لباس هایی هستند که برای برهنه نماندن و حفاظت انسان، بر او پوشانده می شود. چگونه امکان دارد لباسی که آن را اندازه گیری نکرده باشند، با بدنی متناسب باشد؟ خیاطی که هنوز مشتری خود را ندیده و پُرُوْ نکرده، چطور حق دارد و می تواند بر پارچه ی او قیچی گذارد!
مکاتب و علوم انسانی بشری این گونه عمل می کنند که برای انسان ندیده لباس می دوزند و بعد هم آن را بر او پوشانده، به او می گویند این لباس توست، یا آن را بپوش، یا به تو می پوشانیم و کاری می کنیم که به اندازه ی آن شوی!!