آیت الله حائری شیرازی
خانه / مصاحبه ها / مصاحبه آیت الله حائری با روزنامه عصر

مصاحبه آیت الله حائری با روزنامه عصر

در پی ارسال خبر «گشایش دفتر جامعه روحانیت در شیراز» که از سوی روابط عمومی دفتر امام جمعه شیراز به دفتر روزنامه نمابر شده بود و متن آن با همین عنوان در روزنامه عصر مردم مورخه ۱۸ مهر در صفحه ۳ درج گردیده و عناوین متعارف برخی از روحانیون از جمله آیت­الله حائری در آن قید نشده بود، آیت­الله حائری در واکنش به این اقدام طی مصاحبه­ای اختصاصی با روزنامه عصر مردم مطالبی بیان کرد که به این شرح از نظر خوانندگان می­گذرد.
آیت­الله محی­الدین حائری در مصاحبه با «عصر مردم» گفت: ممکن است کسی مرا حجت­الاسلام نداند چرا باید او را مجبور به دروغ گفتن کنم! از کسانی که مرا شیخ محی­الدین حائری خطاب کنند سپاسگزارم.
من اعلام می­کنم بعد از این شیخ محی­الدین هستم نه آیت­ الله، نه حجت­الاسلام و نه حجت­الاسلام والمسلمین. وقتی ما به این القاب تکیه نکردیم، مردم با ما صمیمانه­تر برخورد می­کنند!
علی (ع) می­فرماید: «کان فینا لعهدنا یأتینا اذا دعونا و نجینا اذا سئلنا…» وقتی دهاقین می­خواستند به وی احترام کنند، همانند پادشاهان ساسانی از وی تجلیل می­کردند، امام خطاب به ایشان فرمود: آنگونه که با جبارها صحبت می­کردید با من صحبت نکنید. من خود را مافوق اینکه خطا نکنم نمی­بینم!
آیت­الله حائری در ادامه این سخن افزود: متأسفانه شاهدیم امروز از زیادی این عناوین سوء استفاده می­شود به نحوی که گاهی در تنگنا قرار می­گیرند چه واژه­ای انتخاب کنند. من این موضوع را به دیگران توصیه نمی­کنم، اما اگر کسی از این عناوین برای من استفاده نکرد از او تشکر می­کنم. به من خدمت کرده است و اما اگر هم کسی خواست طبق عرف عمل کند نسبت به او تکلیف نمی­کنم!
آیت­الله حائری در پاسخ به سؤال مدیرمسئول روزنامه عصر مردم که «چه کنیم تا جامعه دچار چالش و نشود و امنیت خاطر مردم نیز مخدوش نشود؟» اظهار داشت: مشکل کنونی ما به آموزش و پرورش برمی­گردد. ما بایستی استقلال رأی را در فرزندان خودمان بالا ببریم تا حالت تقلیدی بودن آنها به تحقیقی بودن مبدل شود. افراد محقق دیر مطلبی را می­پذیرند، دیر هم از دست می­دهند. سنگ­هایی که در تخت­جمشید به کار رفته نقش­های خود را تاکنون حفظ کرده­اند، به دلیل اینکه در مقابل قلم و چکش به شدت مقاومت داشته­اند. حجارها خیلی سختی کشیدند تا نقش­های خودشان را روی سنگ­ها پیاده کردند به همین دلیل بعد از چند هزار سال هنوز شیری که بر روی لباس یک مجسمه در حد یک سکه نقش شده محو نشده است. انسان­­ها گاهی در صلابت از سنگ­های تخت­جمشید صلب­ترند و بعضی مثل نرم­ترین خاکسترها با هر اشاره­ای نقش برمی­دارند. اما تا پشت به آن کردی با اشاره دیگری نقش دیگری پیدا می­کنند.
این صلابت در بعضی انسان­ها و آن منفعل بودن و پذیرش در بعضی دیگر از کجاست؟ قرآن که کتاب آسمانی ماست، در این قضیه نظریه دارد. نظریه قرآن این است که: ما نمی­توانیم راه ورود افکار و نظرات مختلف را بر روی انسان­ها ببندیم، ما بایستی ایمان به آخرت را از راه رفتار و کردار صحیح در جوانان­مان بالا ببریم!
بعد از آن نگران نباشیم، مؤمن به آخرت، مطلب حق­نما را به دل باور نمی­کند اگر بخواهم مثال حسی برای این قضیه ارائه کنم، باید بگویم فرض کنید مطلب حق­نما آتش زننده باشد و چون آتش هر چیزی را می­سوزاند، مطلب حق­نما هم فرض کنیم نفوذ آتشین داشته باشد. اگر مراتع را می­سوزند و گاهی صدهزار هکتار طعمه آتش می­شود راه علاج آن نیست که ما تنها از ورود آتش به منطقه جلوگیری کنیم زیرا گاه یک ته سیگار که در مرتع خشک افتاد عامل آتش گرفتن صد هزار هکتار جنگل و مرتع می­شود! راه علاج این است که مرتع را مرطوب نگهداریم! در مرتع مرطوب بزرگترین تانکرهای بنزین اگر ریخته و به آتش کشیده شود پیشروی نمی­کند. چون رطوبت زمین، جلوی پیشروی آتش را می­گیرد. فقط در همان منطقه که بنزین ریخته­اید زمین خشک شده و قسمتی از مرتع سوخته است.
پس ما با پیشگیری از آتش به جایی نمی­رسیم، با مرطوب نگه داشتن زمین سلامت زمین را بیمه می­کنیم. ایمان به آخرت در هر انسان سرسبزی و در زمین رطوبت ایجاد می­کند، انسان مؤمن به آخرت از حرف آتشین باطل آتش نمی­گیرد. اما آنها که ایمان به آخرت را از رفتار و کردار بزرگترهای خود به دست نیاورده­اند مرتع خشکند! به سهولت آتش می­گیرند و آنچه را گرفته­اند به همجواران خود منتقل می­کنند! نماینده خبرگان رهبری افزود: پس انسان­های مؤمن به آخرت مرطوب نگهدارندگان بستر جامعه­اند. با رطوبت لازم بستر، نگران آتش­سوزی نخواهیم بود. حرف باطل اگر چه به شدت حق­نما باشد مؤمن به آخرت را آتشین نمی­کند! در دل مؤمن به آخرت نمی­نشیند. قرآن چنین فرموده «و کذالک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس والجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا و لوشاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون.
و لتضغی الیه افئده الذین لا یؤمنون بالاخره و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون.»
شایعه در غیرمؤمن به آخرت پیشروی می­کند. وقتی به مؤمن به آخرت می­خورد متوقف می­شود. موج دریا تخته پاره را همراه خود می­برد، اما وقتی به جزیره می­رسد پس می­زند! و به عقب برمی­گردد. به همین جهت گفته­اند مؤمن مثل کوه پابرجاست. طوفان در او کارگر نیست! مشکل فعلی جامعه ما عبور از این مرحله است. ایمان به آخرت باید از راه تربیت در خانه و مدرسه نه از راه گفتار تنها بلکه از راه کردار و رفتار مربیان و اولیاء جوانان وارد زندگی­شان شود و مثل مرتع مرطوب در مقابل حرکت آتش، سد استوار باشند!
دولت باید به مدارس غیردولتی یارانه بدهد تا بار خود را سبک­تر کند و غیردولتی­ها با مشارکت مردم بهتر تربیت کنند.
مؤمن در بین یک جمعیت مثل درخت نخل نر در بین نخل­های دیگر است. بوی درخت نخل، نخلستان را بارور می­کند، رفتار و اخلاق یک مؤمن در یک مجموعه به همه برمی­زند و بارور می­کند!