شکی نیست که قانون گذاری از تمام کارها دشوارتر است . زیرا امنیت تولید و امنیت سرمایه گذاری و امنیت توزیع و امنیت برنامه ریزی همه و ابسته به ثبات قوانین جاری است . قوانین جاری بستر همه کارهای اقتصادی و فرهنگی است به این معنی که همانگونه که سنگ های تخت جمشید بستر هنر حجاری چند هزار ساله بوده است قوانین جاری سنگ حجاری مولد سرمایه گذار و برنامه ریز است اگر صلابت و پایدای این سنگ ها برای چند هزار سال نبود هنر حجاری و معماری تخت جمشید بستری برای ظهور و بروز نمیداشت .
وقتی قانون گذار در پژوهش و کالبد شکافی مسائل اجتماعی به طبقات پایدار بسترقانون گذاری دست نیافته و تنها بر مبنای اظهار نظرهای سطحی ، خلق قانون ، وضع قانون ، نفی قانون و اثبات قانون میکند هم درست است که گفته شود ما هیچ مشکل قانون گذاری نداریم و هر چه مردم بخواهند و یا دولت نظرش باشد در این کارخانه تولید خواهد شد . ما در مجلس صد در صد با مردم و دولت همراهیم روان بودن عزل و نصب قانون وضعیت اواخر خلافت بنی عباس را تداعی میکند ابن مسکویه در تجارب الامم که در عصر خلفاء نوشته شده گاه معاینات خود را نه مکتوبات و مسموعات را مطرح میکند و جای عبرت است گاه یک وزیر چندین بار محاکمه و زندانی و چندین مرتبه به مقام وزارت کشیده شود همین شخص که مدتها تحت سخت ترین شکنجه ها بوده و مصادره اموال شده با عزل و با موت خلیفه و روی کار آمدن خلیفه دیگر روی کار میآمد و رئیس قبلی را زندان و شکنجه میکند این آسان بودن عزل و نصب بدلیل نبود سامانه و بستر تصمیمات اجتماعی است وقتی شایعات و تخیلات و توهمات نیروی محرکه تصمیم ها ، عزم ملی یک سازمان باشد و سازمان خلافت بدست ممالیک افتاده باشد و برده ها و غلامان بنام نوکری و غلامی بچه ای را علم میکند با گرفتن و دادن یا خرج کردن و مصادره کردن برنامه خود را به پیش میبرد و هنوز چند صباحی از مدیریت او نگذشته که غلامی که قهر کرده و این طرف و آن طرف همکارانی دارد سر بلند میکند و برنامه براندازی خود را پیش میبرد ریشه این امواج که بسرعت خیزش میکند و بسرعت فرو می نشیند چیست ؟ سطحی بودن سامانه عزل و نصب تغییر و تحول مثل بچه ای که هنوز به حد نظریه پردازی نرسیده است و مقاومت نمیکند طرف مقابل برای تغییر مبانی و تأسیس مبانی جدید در وی مشکلی ندارد و اشکال در مشکل نداشتن است بر روی خاکستر نرم و ماسه نرم تر همه طرحی و همه نقشی بدون زحمت ایجاد میشود اما هنوز به آخر نرسیده که اوائل در حال محو شدن است . حجاری بر سنگ های تخت جمشید بسیارکار صعبی بود و مقاومت بستر بسیار بوده و همین رمز و راز ماندگاری شده است بعد از سعدی چقدر انسانها آمده ورفته اند پس چرا سعدی ماندگار شد ؟ بدلیل اینکه گفتار نتیجه سالها گردش در سراسر عالم و اصطکاک با همه قماش انسان و مطالعه کتب و آثار و برنامه ریزی تحصیلی موفق او معلومات کتابی خود را وسیله ای برای کاوش افکار و نظریات انسانها و انتخاب اصلح در این دیده ها و شنیده ها قرار دارد . محصولات به جامانده از او حتی برای افغانستان و عراق و مسئولین فعلی این دو دیار نسخه شفا بخش است در حالیکه در افغانستان شرّ طالبان و مکارم ناجی مردم از شرّ آنان مطرح است و در عراق در حالیکه مسئولین رده اول در آمریکا مصاحبه می کنند که ما کتمان نمی کنیم و شرم و حیائی ندارد که بگوئیم آمریکا ما را از شرّ حزب بعث و صدام نجات بخشید درخشش تجلیل شیخ اجل در چنین فضائی نوعی انفجار نور در تاریکی است که چشم همه را خیره میکند بشنویم :
شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی
کسانیکه مثل شیخ اجل فکر میکنند روزهای تاریک تر از شب را در این دو کشور از قبل انتظار می کشیدند و اگر امام راحل در براندازی شاه کمترین استمدادی از شرق و غرب کرده بود جشن پیروزی ما به عزای ملی براندازیمان تبدیل شده بود .
امام بر مبنای انسان شناسانه عمیقی راهپیمائی ها را هدایت کرد و بدون لحظه ای تردید در رد مذاکره با شاه و یا آمریکا کار را بر مبنای رها سازی فطرت و پیشگیری از طغیان طبیعت پیش برد . احتراز از افراط و تفریط ادعای آن آسان و نوشتن کتاب ها در مورد آن راحت اما مراعات آن در عمل بسیار نیاز به علم و عمل دارد بلکه میتوان گفت هدایتی ما فوق مجموعه اطلاعات و مشورت ها امام را احاطه کرده بود و خود میگوید ما اموری را میخواستیم و برای آن فعالیت ها کرده بودیم و نمیشد و عکس آن صورت میگرفت بعدها ما میدیدیم که آنچه شد بسیار بهتر از آن بود که ما خواسته بودیم .
در قانون گذاری احتراز از افراط و تفریط بهترین نوع رانندگی در مصاف قانون است و این بدست نمیآید مگر با سالها جنگ با دیگران و سالها جنگ با خود .
چگونه است برای یک رانندگی ساده مدتها تعلیم رانندگی و مدتها تمرین و مدتها مرور آئین نامه لازم است اما برای فرمان ماشین و نیروی محرکه دنیا و آخرت مردم داشتن دیپلم و لیسانس کافی باشد خطر در این جاست که کارشناسان خدا نشناسی پشت سر مصوبات افراط و تفریطی پنهان شده باشند .
چطور آقای نوبخت از عقب افتادن تحقیقات برای هشت سال و نه سال نگران است که رئیس محیط زیست سابق درخواست تعطیل پژوهش در برنج ترا ریخته کرده است ؟ چرا گمان نکند که از این مقوله هر روز و هر شب برنامه ای جهت عقب انداختن کارهای ضروری تصویب میشود ؟
در جهرم از میزان باران باریده شده در صد بسیار ضعیفی وارد آبهای زیر زمینی شده و درصد عظیمی از آن هدر رفته است .
در تمام شهرهای کشور همین مصیبت هست در شیراز فرماندار میگوید چهل چاه آب آشامیدنی شهری خشک و بسیاری غیر بهداشتی شده است.
مگر غیر از این است که وقتی بیست و هفت هزار هکتار باغ مردم به خانه تبدیل میشود و به جای آن بدلیل ترس از سوء استفاده منفعت طلب ها اجازه واگذاری یک وجب زمین منابع طبیعی داده نشود و اگر کشاورزی با دیدن
جنگل های انجیر استهبان به فکر توسعه چند هکتاری آن بیافتد تحت تعقیب واقع شود که اموال دولتی را غصب کرده است ؟ و مجلس براحتی میتواند دستور قطع اشجار و امحاء آثار تصرف و میلیاردها جریمه برای این کار تعیین نماید چرا مجلس نتواند متأسفانه مجلس گمان میکند خودش بدون هیچ انفعالی این تصمیم را گرفته است بعد از این که جریمه برای درخت انجیر دیم و توسعه جنگل انجیر استهبان تعیین نمود همه را تحت عنوان تخریب منابع طبیعی و بعد این اداره مکلف شد در قالب طرح طوبی و غیر آن ، واگذار نماید ابتدا بصورت اجاره و بعد از پنج سال با قیمت گذاری مبنای آن . منع و مبنای این شروط چیست ؟ اگر مبنا جلوگیری از تبدیل اراضی دولت به اراضی انسان های متمکن و سپس فروش آنها به قیمت های سرسام آور است و اینکه زمین های دولت پول آن در جیب سوء استفاده چی رود و این پرتگاه است .
آیا آن طرف قضیه پرتگاه نیست ؟ مگر حتما باید یکی ز دو پرتگاه را
پذیرفت ؟ اگر تفریط نشد حتما باید افراط را پذیرفت « لا یکون الجاهل الامُفرِطاً او مُعَرِّطاً » اینکه این همه تپه و ماهور نکاشته مانده است بعهده کیست ؟ یک صد متر زمین نکاشته دیم که امکان بازده داشته باشد و کاشته نشود غلط است یا صحیح ؟ زمین بصورت چراگاه رها شود صیحیح است یا غلط ؟
میدانیم اگر تهران و سایر شهرها هم به چراگاه تبدیل شود کفاف گوسفندان فعلی را نخواهد کرد انیکه اراضی اشغال شده بوسیله اسرائیل تبدیل به باغ مرکبات میشود و آنچه اشغال نشده تنها سالی یکبار و یک روز به وسیله چوپانهای اردنی و یا اعراب ساکن جزیره سینا چرانده شود این کار آزاد سازی انرژی متراکم این اراضی است یا آنچه در اسرائیل صورت میگیرد ؟
آیا مجلس به ظرفیت سازی برای باران معتقد است یا خیر ؟ مبنای ردّ و قبول لوایح در مجلس وقتی یک تحلیل سطحی از این طرف و یک تحلیل سطحی از آن طرف باشد ولو اینکه مرکز پژوهشها وقت گذاشته باشد آیا بر اساس این آراء و این مقدار که پایه کنی و تعمق کرده باشیم میتوان ساختمان صد طبقه برنامه بیست ساله توسعه را بر این شالوده نیم متری تصویب لوایح و طرحها به این سادگی قرار داد ؟ هر کس گفت کار خوبی است و میتوان آینده روشنی را بر آراء این مجموعه ای که هیچ برای این کار دوره ندیده اند و یا گزینش نشده اند قرار داد . آیا این تحسین کننده با آنکه جناب حداد عادل در کتاب برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی مطرح کرده اند که به شاه لخت و عور همه میگفتند چه لباس قشنگی چه فرق دارد آیا اجانب از راه همین تحسین ها در قانونگذاری همان سناریو را تکرار نکرده اند ؟
آنچه در کشور میگذرد محدود به قطع اشجار و سیل نیست . تعطیل کارگاههای کوچک با سخت گیری بیمه در یک طرف و اداره کار از طرف دوم و اداره بهداشت از طرف سوم و اداره دارائی از طرف چهارم و اداره استاندارد از طرف پنجم و بانک از جهت ششم . از کدام یک از این شش جهت وقتی برای دفع تفریط قانون وضع کردیم به تائید افراط منتهی نشد ؟ چرا چون ما یک مجلس بیشتر نداریم مجلس وجیه الملّه ها ، مجلس خوش نامان ، مجلس متعهدان ، مجلس متعبدان و مجلس متشرعان . این مجلس ثابت کرده که وقتی جماعت بسیاری از آنان را یک شبه قتل عام کرده اند برای حصول اکثریت مجروح و سوخته را که شعور و آگاهی او بحمدا… کافی و وافی بود به مجلس آوردند و مجلس از رسمیت نیافتاد . مجلسی است که اگر بحث استقبال شهادت به میان آید بهر اندازه لازم باشد شهادت طلب دارد .
مجلسی است مطیع ولایت ، متعهد به مصالح مردم ، بدور از خود بینی و خودخواهی ، تمام شرائط حزب اللهی بودن در آن جمع است . اما مسئله مجلس کارشناسان غیر از کمیسیون های مجلس است که هر فرد به تناسب رتبه کارشناسی خود در آن حضور پیدا میکند .
قوانین مسکن و شهرسازی ، قوانین کار و بیمه ، قوانین بهداشت و قوانین مالیاتی و قوانین استاندارد که برای پیشگیری از ظلم و ستم قوی به ضعیف وضع شده سند پاکی و طهارت مجلسیان است ، اما آثار این قوانین ؛ چاهها را خشک و کشاورزان را راهی حاشیه نشینی شهرها خواهد کرد و نیتجه همین قوانین تعطیل کارگاهها و بحران بیکاری آن هم در اوج قیمت نفت و ماکزیمم استخراج و فروش آن .
آنچه آقای نوبخت در رنجنامه از آن یاد کرده که تردید مسئول محترم محیط زیست سابق فن آوری و رشد علمی کشور را در بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی ده تا بیست سال عقب میاندازد عیناً در آب خیزداری واقع شده تنها در جلوگیری از سیل یک شهر هفتاد هزار هکتار درخت کاری ضروری داشته شده ( ضمیمه نامه رئیس سازمان جهاد کشاورزی به رئیس جمهور وقت و مطالبه میلیاردها تومان هزینه آن ) و طبعاً هزینه سنگینی هر ساله ای برای حفظ و نگهداری و مطمئناً نتیجه ای در حدود طرح احیاء اراضی از حرم تا حرم که همه با چشم خود می بینید . دولت میداند که نمیتواند زمین را مشجر کند اما نمیتواند ببیند دیگری مشجر کرده و دارا شده است از ترس دارا شدن مردم به هدر رفتن آب ها قریب نود درصد و از میان رفتن خانه ها در سیل و هزینه های سنگین کانال کشی در شهر برای او مانده است چرا که قانونی که این میان وضع کرده اند به انجیرکار استهبانی اجازه افزودن بر سطح جنگل نمیدهد باید روستائی بیچاره طرح بنویسد وارد کمیسیون کند از کمیسیون ماده فلان و کمیسیون ماده فلان موافقت بگیرد و الا عمل او تخریب وخلع ید او قطعی و قطع اشجار به حکم قوه قضائیه انجام و مبالغ سنگینی جریمه خواهد شد .
شما در لواسان فردی که باغ ساخته دیوار باغ او را با بیل میکانیکی فرو می ریزید تا اهل عالم بدانند از منابع طبیعی حفاظت می کنید .
اگر مجلس دیگری در مکمل این مجلس بود که نه بر مبنای تقسیمات کشوری که بر مبنای تقسیمات صنفی مثل نظام مهندسی ، نظام پزشکی و هر صنعتی با کارت عضویت در آن نظام صنفی نماینده خود را در مجلس کارشناسان موضوع میفرستاد . آن موقع معلوم میشد که یک وزیر نمیتواند بعد از استیضاح مجدداً رأی بیاورد و کتاب استیضاح او از پرفروش ترها باشد .
عزیزانی که با چند جمله که از اطراف شنیده اند تصمیمی بگیرند با چند جمله که از طرف مقابل بشنوند قانع میشوند و رأی خود را پس می گیرند چرا ؟
چون بر مبنای کارشناسی امتحان نشده بر مبنای رقابت انتخاباتی و پسند بهتر بین دارندگان شناسنامه ها نه دارندگان کارت نظام صنفی انتخاب شده
است . حال اگر کسی بگوید شما در مجلس کارشناس حکم دارید . کارشناس موضوع کافی نیست خواهید گفت از کارشناسان دعوت میکنیم در کمیسیونها حضور پیدا کنند یا پژوهشگاه با پژوهش خود کمیسیونها را تغذیه میکند .
آنچه در واقعیت خشک شدن چاهها به آن میرسیم در واقعیت تعطیل کارگاههای کوچک به آن میرسیم و آنچه در عدم امنیت استفاده از کارگر برای کار یک روزه به آن میرسیم این است که قوانین ریشه ای و مبنائی وضع نشده اند موجی و احساسی تدوین شده اند اگر جناب آقای حداد عادل ریاست مجلس شورای اسلامی من را متهم به عدم قبول قانون اساسی کند حق دارد اما اگر من از ترس رمی به عدم پذیرش نظام و یا عدم پذیرش قانون اساسی از آنچه واقعیت خشک شدن چاهها و تعطیل کارگاههای کوچک با من حرف میزند که چرا شاه لخت است واقعیت از اتهام نمیترسد ما می ترسیم بیست و هفت سال تبدیل شدن تپه و ماهور ها به درخت و جنگل عقب افتاد الآن بسیار کار دیر شده است این مهم نیست که چند نفر پولدار خواهند شد مهم این است که بر ظرفیت منابع زیر زمینی ما افزوده خواهد شد اجازه بدهید نود درصد نزولات جوی به آب زیر زمینی و سفره چاهها مبدل شود و تنها ده درصد هرز رود راضی نشوید کاری را که دولت نمیتواند بکند مردم نکنند .
مصیبت هجرت از روستا به شهر بدتر از مصیبت فروش اراضی اطرف شهرها و تفکیک آنها است . این قوانین بی مبناست که امنیت سرمایه گذاری را تهدید میکند این سرعت شکل گیری قانون است که آینده را برای زمین و اهل زمین مبهم میکند چرا مسئله مسکن اینقدر مشکل شده چرا کارگاههای تولیدی کوچک به زحمت بوجود می آیند و براحتی تعطیل میشوند چون قانون گذار از فیلترهای لازم عبور نکرده است تا قانون گذاری درست نشود قانون
درست نخواهد شد قانون گذاری یعنی شالوده افکنی و پی کنی برای ساختمان صد طبقه ، پی کنی متناسب برای ساختمان یک طبقه نمیتواند ساختمان صد طبقه را تحمل کند و آسیب نبیند قانون گذاری پیچیده ترین کار ممکن در یک نظام است . نماینده شدن حتی شرائط معلم کلاس اول ابتدائی را شدن لازم ندارد از آن راحت تر است ، در گذشته که صرفاً سواد برای خواندن و نوشتن بود و الآن هم عرض میکنم ممکن است فردی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد و صلاحیت نه تنها نمایندگی فعلی بلکه نمایندگی مجلس کارشناسان داشته باشد .
نماینده این جانب در شورای آرد و نان سواد خواندن و نوشتن نداشت اما در رشته سخنوری و دفاع از نظر خود و مجاب کردن پیچیده ترین کارشناس ها موفق بود . خدایش رحمت کند مرحوم حاج مغاره ایشان بعد از سامان دادن به نان شیراز به شهرستانها رفت در نی ریز امام جمعه به من زنگ زد که این چه شخصی بود که به نمایندگی شما به نی ریز آمد گفتم چه کرد گفت کیفیت نان را بهتر ، کمیت آن را بیشتر و قیمت آن را کمتر کرد و نانواها راضی و مردم راضی تر . به آقای مغاره گفتم چه کردی ؟ گفت : به دکان نانوائی رئیس نانواها رفتم و خود را معرفی کردم اجازه خواستم یک نان را چانه گیری پهن و در تنور گذارم و بیرون آرم تمام مراحل نان را تمام کردم نان را به او تحویل دادم نان کاملاً پخته و جائی از آن نسوخته بود وقتی کار مرا دید گفتم چند میخواهی برای تو این دکان عایدات داشته باشد ؟ روزی چند ؟ فکر کرد و پاسخ داد به همراهم گفتم بنویس نوشت گفتم چقدر آرد تحویل می گیری پاسخ داد ، منشی نوشت قیمت یک کیلو آرد مقدار نان حاصل از یک کیلو آرد با تمام اضافات بعد قیمت یک نان را بر اساس سود روزانه بدست آمد پذیرفت کیفیت نان را اصلاح کرد ، کمیت آن را اضافه کرد ، قیمت نان را تعدیل کرد و بقیه هم قانع شدند .
در شورای عالی کشاورزی نماینده این جانب در کارشناسی حکم امام جمعه محترم نی ریز بود و نماینده این جانب در کارشناسی موضوع ، دیپلم که هیچ تصدیق ششم هم معلوم نبود داشته باشد ، اما همین فرد در جلسه ای دیر رسید وقتی که امری تصویب شده بود و آن زمان بهره برداری از سد درودزن با مطلبی در این حدود کسی مخالفت نکرده بود تصویب شده بود وقتی موضوع و نظر مجموعه را متوجه شد اجازه خواست با اینکه مطلب تصویب شده چند کلمه صحبت کند با صحبت ایشان آراء صد و هشتاد درجه عوض شد با این که مجموعه دکترا و حداقل مهندس بودند اما کشاورز نبودند .
وقتی آقای کلانتری در گردهمائی بزرگی دعوت کرد رفتم موضوع تصمیمات مهم درباره سیاست کشاورزی کشور ، به ایشان گفتم همه حضور دارند جز کشاورزان . نتیجه بهتر از این نخواهد شد . آقای حداد عادل توقع نداشته باشند من هم بگویم عجب لباس زیبائی .
در کمیسیون نرخ گذاری از حدود بیست تا سی مدیر به نمایندگی از ادارات کل در دفتر حضور داشتند یکی از تولید کنندگان تخم مرع قبل از رفتن به جلسه به من گفت اجازه دهید پنج ریال به قیمت تخم اضافه شود گفتم چرا به نمایندگی از مولد در این جمع دفاع نمیکنید ؟ گفت ما را راه نمی دهند و میگویند دنبه را به گربه نمی دهیم . در جلسه از اضافه شدن پنج ریال دفاع کردم نماینده صنایع گفت مصرف کننده نمیتواند تخم مرغ کیلوئی شانزده تومان را بخرد گفتم شما برای پنج ریال مضایقه میکنید و تولید کننده نمیتواند با چنین نرخی برنامه تولید خود را بچرخاند لاجرم این روند را تعطیل میکند . و در بخش دیگری توسعه میدهد در نتیجه عرضه کم می شود با افزایش تقاضا بصورت جهشی قیمت افزایش می یابد که الآن یک تخم مرغ بیش از سه کیلو تخم مرغ آن روز بها دارد .
در پرانتز مطلبی را از مقایسه پول رایج و پول اسلام عنوان کنم :
(( پول اسلام دینار است و آن یک مثقال شرعی طلا است و در دیه انسان هزار دینار و هزار گوسفند در ردیف یکدیگرند مثقال شرعی سه چهارم مثقال رایج است یک مثقال رایج چهار و نیم گرم است که سه چهارم آن میشود سه گرم ، قدری بیش از ثلث گرم . قیمت طلا در بازار جهانی هر اونس که بیست و هشت ونیم گرم باشد حوالی ششصد گرم است . یعنی هر گرم بیش از بیست و یک دلار ، پس یک دینار شرعی بالا تر از هفتاد دلار شود با احتساب هر دلار نهصد و بیست تومان مبلغ دینار شرعی به پول رایج میشود یعنی شصت و پنج هزار تومان که نرخ متعارف یک گوسفند همین حدود است . پس در هزار و چهار صد سال قیمت یک دینار ثابت مانده است .
در مقابل این پول ، پول رایج است که در بیست و چند سال قبل یک کیلو تخم مرغ که شانزده عدد است شانزده تومان بود یعنی هر تخم مرغ یک تومان . الآن هر کیلو تخم مرغ هفتصد تومان است . هر تخم مرغ بیش از چهل وسه تومان فروخته میشود . یک تومان میشود چهل و سه تومان یعنی چهل و سه تومان قدرت یک تومان گذشته را داشته است .
در فاصله زمانی بیست سال پول رایج به برسد یا چهار هزار و سیصد درصد تنزل ارزش داشته باشد . این فرمول پول اعتباری وارداتی است . در حالی که اسلام پول دینار او در هزار و چهارصد سال قبل قیمتش یک گوسفند بود و الان هم هیچ کنترلی نه روی گوسفند بوده نه روی طلای بین المللی ، به موازات هم حرکت کرده اند گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است اگر کسی یک گوسفند قرض کرده هزار و چهار صد سال بعد یک گوسفند خانواده بدهکار به خانواده وارث طلبکار میدهد . یا یک دینار بدهکار بوده اند همان یک دینار را می دهند . اما اگر بخواهند طبق قانون مجلس شورای اسلامی درباره مهریه خانم ها پول رایج را با حساب تورم بدهند طبق همان فرمول که مجلس پول مهریه صد سال یا بیست سال قبل را محاسبه میکند و نتیجه میگیرد بابت مهریه ششصد هزار تومانی سال ۵۶ ، پنجاه شش میلیون تومان در سال ۷۶ فقط برای بیست سال بپردازد .
اسلام پولی به این روشنی به این پاکی دارد که تضمین میکند « فلکم روس اموالکم لا تظلمون ولا تظلمون » پول اسلام را غیر علمی بنظر کارشناسان کاغذی می آورند و بر چسب غیر عملی را بدلیل غیر علمی بودن به آن میزنند و بدلیل غیر عملی بودن بر چسب باطله به آن می چسبانند و ما آن را به زباله دادن تاریخ میاندازیم و هر کس نامی از آن ببرد بر چسب دارنده افکار غیر علمی و غیر کارشناسی و به او می زنیم میگوییم حرف او عملی نیست و افکار او را بر چسب باطله بر آن می چسبانیم و او را روانه زباله دان تاریخ میکنیم خود مان پول داخلیمان در فاصله بیست سال ، پنجاه مرتبه کاهش قیمت پیدا میکند و در مقابل دلار چنین ذلیل و بیچاره است و چون پول رایج داخلی ما قابل آن نیست که در خارج از کشور دیده شود مثل کرم شب تاب که فقط شبها دیده میشود روز در مقابل خورشید ناپیداست پول رایج ما برای ما در داخل کشور پول است و برای خارج همان است که سعدی فرمود :
مگر دیده باشی که در باغ و راغ
بتابد شب کرمکی چون چراغ
یکی گفت یا کرمک شب فـروز
چه باشد ترا تا نیائی بروز
به بین کاتشین کرمک خاک زاد
جواب از سر روشنایی چه داد
که من روز و شب چرا بصحرا نیم
ولی پیش خورشید پیدا نیم
پول رایج ما در مقابل دلار کرمک شب فروز در مقابل خورشید است نمی تواند درخارج از کشور طرف معامله باشد از این رو نفت را باید به دلار بفروشیم و هر وقت خواستیم در مقابل دلار مقاومت کنیم به یورو پناهنده میشویم چون پول رایج قابل مطرح کردن نیست .
اما پول اسلام همان طلای بین المللی است که ما فوق دلار و یورو و تمام ارزهای دنیاست نسبت او به این پولها نسبت خورشید به کرمک شب تاب است زیرا طلا اعتباری نیست و دلار و یورو اعتباری اند . چراغ زمینی هستند . طلا در عالم اعتبار دولتها نیست مالیت طلا از دولت ها نیامد که با دولتها برود .
مصر و اردن و سوریه در دو جنگی که با اسرائیل کردند مثل جنگ ریال ما با دلار بود که به شدت شکست خوردند و نمونه « بیت العنکبوت » بودند .
اما همین اسرائیل که این چند کشور را مثل « بیت ا لعنکبوت » در هم پیچید طومارش به وسیله جنگ سی وسه روزه پیچیده شد و مثل « بیت العنکبوت » آبروی خودش و حامیانش آمریکا و اروپا به هم ریخت .
اگر طلای پول اسلام به میدان آمد مثل حزب ا… که آنها را در نوردید دلار و یورو بهم میپیچد ، اما کو سید حسن نصرا… میدان اقتصادی در اسلام که مثل میدان نظامی بگوید « وا… اسرائیل او هن من بیت العنکبوت » .
کو یک مرد در عالم اقتصاد اسلامی که بگوید دلار و یورو در مقابل پول اسلام « او هن من بیت العنکبوت » است و با سی روز مقاومت صدق ادعای خود را ثابت کند .
نه این مجلس و نه کارشناسان کاغذی امیدی به آنها نیست بندگان خدا مجلسیان هر چه بر سرشان آمده از این کارشناسان مدرکی و کاغذی است مگر آن کارشناسان و موضوع شناسان عملی بیایند و پول را عوض کنند .
دلار هم پول داخلی است و هم پول خارجی درعین حال که اعتباری است یورو هم چند سالی است در اروپا و در جهان علم شده است .
ما اگر پول کالائی دینار را احیاء کنیم هم پول داخلی است و هم پول خارجی و چون کالا است و اعتباری نیست پول اعتباری در مقابل آن مثل کرم شب تاب در مقابل خورشید است چون خورشید نیست این دلار و یورو میدرخشند اگر آن پول کالائی به میدان بیاید نمیتوانند مقاومت کند .
آنها پول وابسته به بهره و ربای خود را به دلیل آلودگی به ربا مزخرف است علمی میکند ، عملی میکند ، کاربردی و اجرائی میکند و رایج میسازند و سپس بمرحله جهانی میرسانند و به ما تحمیل میکند . ما را به پول اعتباری مجبور میسازند ، طبیعتاً ما را به بهره ملزم میکنند و ما بهره را تحت عقود اسلامی رایج میکنیم و کسانی که از راه بهره به همه جا رسیده اند و کسانی که از راه بهره هم زندگی خود را از دست داده اند مثل بقایای طوفان نوح مشاهده میکنیم هر که اضافه دارد گویی در کشتی نوح نشسته و هرکه مبتلا به قرض است گویی در طوفان نوح در نوردیده شده است .
صندوقهایی که با بهره کار میکنند از یک میلیون به یک میلیارد و از یک میلیارد به هزار میلیارد میرساند و آنها که بهره میدهند از تمام هستی ساقط میشوند و ما هنوز میگوییم ما که ربا نداریم « معاذ ا… » این هم اختلاف طبقاتی بین دارا و ندار در احکام اسلام است !؟ آیا واقعا در اسلام هر که قرض گیرنده باشد به خاک سیاه می نشیند و هر که قرض بدهد ترقی میکند ؟
چرا امام حسن علیه السلام از هشتصد هزار درهم قرض پدر فقط همان بدهی را بدون یک درهم اضافه پرداخت ؟ چون پول « لا تظلمون ولا تظلمون » بود . پول اسلام بود اما پول ما و قانون مجلس و مصوبه شورای نگهبان و صندوق برادران سپاه ، همه پاک ، همه حزب ا… ، همه مریدان اسلام ، رسما صندوق سپاه مینویسد سرداران ۱۷ درصد ، خانواده شهدا ۱۸ درصد ، تا برسد به مردم عادی ۲۴ درصد !! حال که مجلس اعلام کرده بهره کاهش پیدا کند ، نمیدانم چه میکنند .
بانکها که عقود جدید را بر مبنای دستور مجلس عملی می کنند عقود قبلی را کـماکـان ۲۴درصـد مـی گیرند . از سپاه مخلص تر و با تبعیت تر کیست از شورای نگـهبان مسـتقل تـر در فـتوا و منضـبط تـر در احـکام و روشن تـر در استنباط کیست و از مجلس ملزم تر به قانون و مقید بنظر کارشناسی و ملزم به تواضع در مقابل احکام قرآن و اسلام کیست . این مجموعه پاک باین نقطه رسیده اند که این شاعر شیرازی بیان کرده است :
یکی گفتا ببین شورای ما را
چه سان آسان نموده بهره ها را
که صندوقی ز انصارالمجاهد
ز دکانی چنان دکان زاهد
رسد با چند سالی بهره کاری
بدون هیچ رنجی بهر کاری
بجایی از درآمد های عالی
که صندوقش شده اعلی المعالی
مرتفع ترین ساختمان خیابان زند شیراز ساختمان صندوق انصار است . آنهایی که بهره پرداخته اند چه کشیده اند ؟ آیا پای درد دل آنها نشسته اید ؟
« ما رأیت نعمه موفوره الا و عندها حق مضیّع » .
اینکه آیت ا… مصباح در نماز جمعه بفرماید از تمام کشورهای اسلامی ربا خوارتر شده ایم ، یک کلمه ؛ چرا شاه لخت است !؟ چون ایشان هر چه به او نسبت دهند با خدا حساب می کند مطلب او سیاسی نیست و دیدیم که حذف شد و این همان لباسی است که فقط حلال زاده زیبائی های آن را می بیند و هر کس این زیبائی های لباس را نپذیرد خودش مشکل دارد .
مگر امام این مسائل را نمی دید . چرا ، خیلی خوب هم میدید مقام معظم رهبری هم این مسائل را می بیند خوب هم می بیند اما تمام تلاش ایشان این است که تولید علم و جنبش نرم افزاری به ثمر رسد با محصولات آن جنبش است که همه یک صدا خواهند گفت : چرا شاه لخت است .
اما الآن یکی می گوید و بقیه از سرنوشت حذف او عبرت می گیرند . ولی خداوند همین حرف را در دنیا جبران می کند برای آیت ا… مصباح هم خداوند جبران کرد و می کند .
کارشناسان کاغذی ما تا واقعاً کارشناس شوند و علم خود را تجربه کنند و خود تولید کنند زمان میبرد کشاورزان و صنعت گران در آنچه به آن رسیده اند غیر از کارشناسان کاغذی هستند . آنها ، به قول ظریفی انسان فرزند تجربه خویش است ، این صنعت گران فرزند تجربه خویش اند مولّد ، فرزند تجربه خویش است . جنبش نرم افزاری و تولید علم برای این است که دانش ما بومی شود و فرزند تجربه خودش باشد ، تا مرعوب دیگران نباشد .
صنعتگر و مولد مغلوب کارشناسان کاغذی نمیشود چون خودش در تجربه به آن رسیده است . انشاء ا… هم مجلس کارشناسان موضوع و هم جنبش نرم افزاری در یک جا به هم می رسند و آن عملی بودن احیاء پول اسلام و علمی بودن پول کالائی . ))
مسئله مجلس کارشناسان غیر از مسئله دکتران بر جسته و مهندسان عالی رتبه است طرف دراین رشته شاغل و با گوشت و پوست و استخوان خود سرد و گرم حرفه را درک کرده باشد و هر فردی همه این سرد و گرمها را چشیده باشد و ذوق فطری نداشته باشد فهیم نیست . فهیم بودن ، همه جانبه خبیر بودن را می طلبد و هم در اصطکاک صیقل خوردن و استوارتر شدن نه گیج شدن و منفعل شدن . شما در این مجلس یک کشاورز ندارید یک تولید کننده ندارید یک توزیع کننده ندارید یک کارخانه دار ندارید . یک بساز و بفروش ندارید و افتخار می کنید که همه پابرهنه اند همه تان بحمدا… کارمند دولت و حقوق بگیر نظامید . یک نانوا ، یک قصاب یک صنعتگر یک دامدار در میان شما نیست مثل کمیسیون نرخ گذاری همه هستند الا خود مولد . زیرا نبایست گوشت و دنبه را در دسترس گربه قرار دهند شما چگونه میتوانید لباسی بر تن مولد و توزیع کننده کنید که با پوشیدن پاره نشود و دوباره بگوئید لباس را بیاور تا دوباره بدوزیم . ازخشک شدن چاهها پیداست که قانون گذاری شما چیزی کم دارد از مشکل اشتغال پیداست از این همه درآمد نفت که در این چاه ویل میرود پیداست که یک جای کار گوشه میبرد .
منظورم از مجلس کارشناسان یعنی مجلس تولید کنندگان توزیع کنندگان کشاورزان دامداران کسانیکه اگر کشاورز است در منطقه خود اراضی وسیعی را با مدیریت صحیح چنان اداره کرده باشدکه بیش از دیگران عایدات داشته باشد قهرمان رشته تولیدی خودش باشد با فهم و درک خود نان خورده باشد کسیکه اگر دامدار است رکورددار بهترین شیر یا پشم و عالیترین مدیریت را در تولید فراورده ها داشته باشد . اگر صنعتگر است در صنعت کار برجسته ای کرده باشد و آنچه را دیگران در آن رشته نفهمیده اند فهمیده باشد یک صنعتگر تولید قطعات با تولید قطعات ارتشی رقابت میکرد قطعات را هم ارزان تر و هم قابل اعتماد تر عرضه میکرد وقتی پای صحبت او می نشینی میدیدی چه ایرادها به سیستم تعرفه ها و گمرکات و قوانین جاری دارد و چه راهکارهای مفید و موثری در عین کم هزینه بودن ارائه میکند .
اگر کشاورزان با سند زراعی بخواهند در انتخابات شرکت کنند قهرمان تولید رأی خواهد آورد زیرا این کشاورز فهیم و غیر فهیم را در رشته خود محک زده و خُبره است .
اگر معلمان با کارت آموزگاری و دبیری خواستند به کسی رأی بدهند کسانی را انتخاب می کنند که درد رشته را فهمیده باشد و برای مشکل راهکار شناخته باشد .
اگر چنان مجلسی بوجود آمد اگر خواست وزیری را انتخاب کند به سابقه کار او نگاه میکند که قبلاً بار سنگینی را برداشته باشد و از عهده آمده باشد .
زیرا مسئله جهت انتخاب هم از شخصیت انتخاب کننده و هم انتخاب شونده مهمتر است در انتخاب با شناسنامه انتخاب کننده همه اقشار مملکت و همه اصناف و گروهها از یک قسمت جغرافیائی مملکت هستند جهت انتخاب مصالح مملکتی و تائید صلاحیت مسئولان مملکتی است .
اما در انتخاب با کارت نظام صنفی انتخاب کننده مجموعه یک صنف در تمام نقاط کشور برای مصالح آن صنف و دفاع از وزیر مدافع آن صنف و مقابله با هر امری که به حیات آن صنف لطمه وارد کند انتخاب کننده در این جا شخصاً همان انتخاب کننده تقسیمات جغرافیائی است همان انتخاب کننده با شناسنامه است اما با حیثیت دیگری . اگر قبول کنیم که حیثیات مکثّر موضوع است یک انسان با حیثیتی غیر از این انسان با حیثیت دیگری است پذیرفته ایم که همین آقا با قبل خودش متفاوت است آن موقع که با شناسنامه بپای صندوق میرفت از انرژی متراکم او استفاده چندانی نمیشد اما اکنون تمام انرژی متراکم خود را برای تحقیق و بررسی بکار میگیرد آن وقت که با شناسنامه بود طی چند گفتگو با همکاران و همراهان هم کلاسی ها هم مسجدی ها هم سینمائی ها هم
جلسه ای ها یا همشهری ها هم محلی ها و در طی چند تلفن و خواندن چند زندگی نامه و تبلیغات انتخاباتی رأی خود را در باره کاندیدای مورد نظر انتخاب می کرد و به صندوق می انداخت اما اکنون که حیات صنف او مرگ و زندگی شغل او مطرح است اگر کشاورز است حتماً یک کشاورز نمونه را انتخاب می کند کشاورزی که زمین را می فهمد آب را می فهمد مسائل کارگر و کارفرما را میفهمد امنیت کشاورزی را می فهمد کشاورزی که چوب قانون کار مثل چوب حراج بر دار و ندار او خورده و میفهمد چگونه با دروغ حمایت از کارگر کار را تعطیل کردند و کارگر را به قاچاقچی ، چاقوکش ، زور گیرسارق تبدیل نمودند و وقتی مال مفت شکم او را پر کرد او را به کار مفت اعتیاد و بدبختی های لازمه آن مبتلا نمودند . او نماینده ای به مجلس کارشناسان میفرستد که حمایت اساسی نه شعاری و دروغی از کارگر کند تا از کارگر ساده کارگر ماهر بسازد و ارزش افزوده ساعت کار او را نه بصورت تحمیلی بلکه در نتیجه کار بالا ببرد . کارگری که انرژی متراکم زمین و آب را آزاد کند و از این راه انرژی متراکم آبادی خود را آزاد کرده باشد .
این انتخاب با شناسنامه بود که اجازه حضور یک کشاورز را در مجلس نداد اجازه حضور یک صنعتگر نداد وقتی صنعتگر و کشاورز نبود لایحه ای که برای کارگر صنعتی و کارگر کشاورزی جز بیکاری نتیجه ای نداشت وضع شد و آنها که اشکال را می فهمیدند از ترس اعتراضات حوزه انتخابیه صدا نمیدادند هر کس دروغگوتر و متملق تر بود در امر شعاری فریاد گرتر و بی باکانه تر حرف میزد و چیز مینوشت و رأی می آورد و هر کس حرف سنجیده ای میزد رمی میشد و مثل ظروف یک بار مصرف به زباله دان فرستاده میشد .
اگرکشاورز به مجلس کارشناسان راه یافته بود قانون بیمه اجازه به مأمور بیمه نمی داد که کارگر فصلی و یا روزی را سرشماری کند و مبالغ بسیار مولد را نقره داغ کند که چرا در یک روز از نیروهای آزاد استفاده کرده است در رأی شناسنامه ای کدام مولد انتخاب شده است آیا مولد همان گربه است که نباید دنبه و گوشت را در اختیارش گذاشت ؟
اگر مولد به مجلس راه یافته بود به کشاورز توصیه میکرد چاه بیش از ورودی نباید خروجی داشته باشد و به کشاورز آموزش میداد که به جای درآمد از راه کشت ذرت از راه کشت زیتون در دامنه ها درآمد داشته باشد که آینده کشاورزی او به آینده آب چاه او وابسته است . تذکر کشاورز مولد در کشاورزان مؤثر بود بازبان خودشان بهم صحبت میکردند که برای آزاد شدن سریع زمین بقایا را آتش نزنند و ازآن بهره برداری بهینه نمایند اما نه نصیحت اداره کشاورزی به آتش زنندگان بقایای مزرعه مؤثر است و نه نصیحت سازمان آب به صاحبان زمین و صاحبان چاه ها بی اثر نمی بود چون کشاورز می بیند که به او میگویند آب برداشت نکن و چاه حفاری مکن اما وقتی از خود آنها شد مجوز صادر میشود .
توزیع مسئولیت بین سازمان آب و کشاورزی هم بهمان زیبائی آن لباس کذائی است آب خیزداری بعهده نهادی و اجازه برداشت آب بعهده وزارت خانه دیگری .
نفوذیهای اجانب در شهریور هزار و سیصد و بیست توپ را ناهماهنگ باگلوله هایشان به رده ها دسته ها گردانها و هنگ ها و تیپ ها دادند وقتی زمان مصرف رسید بلا استفاده ماند و تسلیم شدند .
ما کی باید بفهمیم از کجا خورده ایم ؟ وقتی مولد از شش جهت محاصره می شود کار کارشناسی برای تعطیل تولید صورت گرفته این همان کارشناسی است که لباس خوب به تولید پوشانده است همه از ترس عدم توجه به حقوق کارگر باید به آن تحسین کنند .
اگر مولد نماینده داشت در کشاورزی بدست خود کشاورز این عملیات انتحاری برداشت بی رویه از چاهها صورت نمیگرفت لااقل به نصیحت ناصحی توجه میشد کدام عاقل در دنیا اینطور خودکشی میکند که به نام خودکفائی خودکشی صورت گیرد این هم همان لباس زیباست که متأسفانه خیاط آن خود کشاورز است چون معلم ندارد چون مربی ندارد چون مولد به حساب نیامده است سازمان او از هم فروپاشیده است وگرنه اگر این سازمان بزرگترو کوچکتری میداشت کوچکتر ها حرف بزرگتر ها را می شنیدند چون انتخاب با شناسنامه انتخاب شونده وکیل همه است نه وکیل مولد مثل نور خورشید که از پشت شیشه تخت عبور می کند قدرت احتراق ندارد اما وقتی از پشت عدسی خارج میشود آتش زننده است و وقتی همه مولد ها در یک مولد و در یک انسان قهرمان در تولید متمرکز شوند این نماینده برایشان امام است با او رکوع و سجود و قیام و قعود می کنند . وقتی او می گوید باید آب چاه بالا بیاید و هزینه آنرا باید بپردازیم تمام دامنه ها و تپه ماهورها مشجر میشد تا عقبه کشاورزی باشد اگرمیگوئیم واگذاری کار مردم به مردم پس باید قانون تولید را مولد بنویسد آنکه درکمیسیون کشاورزی است ازکشاورزی چه میداند اگر چه مهندس و دکترای کشاورزی باشد اداره کردن یک مزرعه غیر از نمره ده آوردن در پژوهش یا کتاب خوانی یا کتاب نویسی است چه نمونه ای برای آن خیاط بهتر از مقوله کارشناسی است و چه نمونه ای شبیه تراز رمی به غیر علمی بودن برای مسئله حرام زادگی است هر کس به چنین کارشناسی ایمان آورد همان حلال زاده است یعنی فرهیخته علم دوست واقع گرا و هر کس غیر این باشد عقب مانده ضد علم موهوم پرست خواهد بود .
مدیریت شخصی و مالکیت فردی با قبول تمام تبعات کجا شنیدن و احیاناً در مزرعه تحقیق کار برای نمره آوردن کجا ؟ مالک هر چه وسعت حوزه برنامه ریزی اش وسیعتر باشد از چم و خم اشکالات و مشکلات آب و هوا و خاک و همه چیز بذر و درخت و آفات و حتی مسائل انسانی روابط کارفرما و کارگر و رسیدن به امنیت مشترک عدالت مشترک این کشاورز خیلی تفاوت دارد با کسی که زمینی گرفته و چاهی زده و امورات امسال خانواده برایش مهم است او هزینه تحصیل فرزندش را میخواهد چاه را مثل مرغ سر میبرد و چند ساله یک مرغ خورده است او برای دهسال دیگر فکر نمیکند .
وقتی حوزه زمین کسی مختصر است حوزه زمانی او مفصل نیست زمین و زمان باهم است آنکه یک مجموعه نیرو و امکانات را اداره میکند معنی مدیریت را می فمد معنی بیمه و ضرورت آن برایش مهم است ضرر عدم بیمه را درک بیمه و بهداشت و مالیات برای مدیریت گسترده نیاز به اجباری شدن نیست چون فوائد آن و ضرر گریز از آن برایش روشن است استاد دانشگاه برای نبستن کمربند ایمنی جریمه نمیشود او در ماشین بدون کمربند اجازه افزایش سرعت نمیدهد چون معنی کمربند را می فهمد .
ما وقتی میخواهیم مدیریت وسیع را فئودال بدانیم نمیتوانیم با این همه تزریق بودجه نفت بار خودکفائی را ببندیم چه رسد به چیزهای دیگر . عدالت مشترک عدالت بین تمام اجزاء تولید است نه اینکه صاحب زمینی هر چه خواست قانون همان باشد یا صاحب کارخانه هر چه گفت همان باشد در وضعیت فعلی با همین قوانین هم ظلم به کارگر کشاورزی و هم کارگر کارخانه از راه رشوه و اعمال نفوذ ممکن است .
قانون باید از همه جوانب تولید جوشیده باشد تا برای همه جوانب تولید عملی باشد پس باید همه جوانب تولید در تشکیل قانون سهیم باشند حال در مجلس چند تا کشاورز صاحب مدیریت و چند تا صاحب کارخانه موجود است چند تا تاجر عمده وجود دارد شما می گوئید مجلس پا برهنگان است و همین افتخار برایش بس . از طبقه متمکن احدی در آن نیست من هم اگر شریک قول شما باشم باید گفته باشم عجب لباس زیبائی امپراتور به تن کرده تا متهم به طرفداری از دارا نشوم و اگر کسی بخواهد در این مجموعه جایگاه بهتری داشته باشد باید به چنان مجلسی که صاحب کارخانه و زمین درآن حضور دارند لعنت بفرستد .
یک روز مجلس در انحصار زمین خوران و مالکان عمده و تجار و طبقات عالیه رژیم بود در بعد از انقلاب عکس العمل آن این شد که احدی از آنها در این مراکز تصمیم گیری نباشند . افراطی در قبل از پیروزی و تفریطی در بعد از پیروزی واقع شده .
نواری از کلاس مدرسه حقانی در بحث اقتصاد است که قبل از پیروزی در آن پیش بینی شد که جامعه به دلیل وابستگی به سرمایه داری دراین دوره بعد از رهائی به سمت دولتی شدن مالکیت و اختیارات خواهد رفت تا وقتی سر قضیه به سنگ خورد دوباره بازگشت بدوره کوتاهی از سرمایه داری و بالاخره با تجربه آن دوباره با حرکتی بسیار ملایم به سمت ضد سرمایه داری میرود تا وقتی که پاندول بین چپ و راست به فاصله مساوی مستقر شود اسلام نه شرقی و نه غربی است مشارکت تمام اجزاء تولید .
و این مشارکت همه جانبه با رأی شناسنامه ای اگر بدست آید بسمت سرمایه داری کشیده میشود و همه جانبه نیست چون رأی شناسنامه ای جوّی است تا جو حاکم بر ترجیح قدرت بنفع قدرتمندان نباشد مالک کارخانه و مزرعه به مجلس راه پیدا نمیکند .
اما رأی صنفی بسمت کارشناسی میرود هر صاحب کارخانه یا مزرعه ای رأی نمی آورد فرد برجسته ای که رأی دهندگان راهگشا بودن نظرات او را باور داشته باشند به مجلس میرود .
به امید روزی که مجلس کار شناسان موضوع بتواند با شورای نگهبان که فیلتر کارشناسی حکم است فیلتر کارشناسی موضوع برای مجلس فعلی باشد .
آن مجلس است که فرق بین شعار و واقعیت را متوجه میشود قوانین فعلی که طبق آن مالکیت مطلق دولت حتی بر اراضی موات مسجل است همان فروش اراضی موات که طبق اصل چهل و نه مستلزم مصادره بود برای دولت بدلیل اینکه نماینده مقام ولایت است مطرح است اما روی قضیه عدم مالکیت احیاء کننده است پشت قضیه چیز دیگری نباید ظاهر قضایا ما را از درک معمای پشت سر آن غافل نماید .
قضیه این است که جریان عدالت گرائی که در مقابل جریان سرمایه داری غرب به وجود آمد سلب مالکیت از فرد و انحصار مالکیت در حکومت را عدالت میدانست .
این دیدگاه بدنبال مستمسکی است که اگر از عبارت شهید ثانی فهمیده شود که بدون اجازه احیاء محقق نمی شود بعد عنوان میشود که مرحوم آیت ا… بروجردی گفته اند شهید ثانی افقه متأخرین است پس مقاومت در برابر آن مقاومت در برابر اسلام است .
بالاخره حقایق و واقعیات اجتماعی از تهمت و افتراء نمی ترسند مثل همان بچه ای هستند که میگوید چرا شاه لخت است .
خشک شدن چاهها مرهون حفظ منابع طبیعی به روش فعلی و قانون جاری در آن است که دست مردم را بسته و راه سیل را گشوده و هر سال از مجموعه باران نازل شده سهم کمتری وارد آب های زیر زمینی میشود و سهم بیشتری هرز می رود و مربوط به خشکسالی نیست متوسط باران چنین بوده است اما یک زمان با همین باران نود میلیون هکتار باغ و جنگل و در شیراز بیست و هفت هزار هکتار باغ و سه هزار هکتار ساختمان داشته حال که افزون بر بیست برابر ساختمان شده و میزان مصرف هوا با این همه ماشین صد تا هزار برابر شده بایستی برای حیاء چاهها و تصفیه هوای شهرها در بین مردم مسابقه در احیاء جنگل ها ایجاد شود طبیعی است هرکس فضای باغی احداث میکند و یا از مؤسسه ای که باغ احداث میکند قطعه ای میخرد انتظار دارد که از میوه آن استفاده نماید و محل استراحتی در آن داشته باشد . چهار در صد مسکونی و نود و شش درصد مشجّر طبیعی است .
وزیر سابق کشاورزی در پاسخ به سؤال رئیس جمهور سابق ، موضوع راهکار دفع سیل از شیراز که این جانب از رئیس جمهور خواستار شده بودم آقای حجتی اعلام نمود هفتاد هزار هکتار احیاء آب خیز داری لازم است و میلیاردها هزینه دارد . حال اگر مردم هفتاد هزار هکتار باغ در این اراضی داشته باشند هزینه ای برای دولت نخواهد داشت .
علت خشک شدن چاهها و علت افزایش سیل ، خشکسالی نیست تعطیل باغ سازی است و علت تعطیل باغ سازی عدم همت مردم و تنبل پروری نیست علت ، قوانین منابع طبیعی است . قوانین اسلام دست انسان را نمی بندد علت کارشناس اجرائی کاغذی است که طرح و لایحه می نویسد و غیر کارشناسی بودن مجلس است که برای مصالح و نظارت انتخاب شده و کارشناس موضوع نیست اگر ما مجلس کارشناسان داشتیم طرحهای منابع طبیعی را بصورتی اصلاح میکرد که در این بیست و هشت سالی که از عمر انقلاب گذشته میزان جنگل ها و
باغ های ما صد برابر شده بود و قیمت باغ به نازلترین مبلغ آن میرسید و تعدیه چاهها به حداکثر و میزان هرز آب به حداقل و میزان اشتغالی که بوجود میآید برای احداث باغها و همان چهار درصد مسکونی و میزان اشتغالی که برای نگهداری باغ ها انجام میگرفت و میزان پول بیکار که صرف آب خیزداری شده بود هزینه اسکناس چاپ کردن برای بهره سپرده و بهره اوراق مشارکت یا جوائز بانکی را کاهش داده بود .
اگر دست طرح فلاحت باز بود خیلی بیش از وضعیت فعلی مسائل فوق را حل کرده بود . فلاحت در چهارچوب همین قانون منابع طبیعی و طرح طوبی سیزده هزار خانواده را باغ دار کرده که نگهداری باغشان تحت پوشش دارد میزان اشغال چهار درصد مسکونی و نود و شش درصد مشجر سیزده هزار باغ و میزان جذب نقدینگی آن رقم بالائی است .
برای جبران افت آب چاهها و افزایش نزولات جوی هم از آب کشاورزی برای ذرت و غیره باید کاست و بر سهم باغ ها از آب زیر زمینی باید افزود این مطلب را کارشناس اسمی و بطریق اولی غیر کارشناس متوجه نمیشود و کارشناس رسمی مولد است نه استاد صاحب مدرک . بهترین مدرک عمل انسان است در مقایسه حوزه و دانشگاه در دانشگاه مدرک معتبر است در حوزه اساتید مدرکشان عملشان بود حوزه درسی آنها بود شاگردان تربیت شده آنها بود ما نیاز به مجلس مولدان داریم اگر همه مجلس کارشناس ارشد مدرک کاغذی باشند کارشناس موضوع نداریم باید مجلس کشاورزان ، دامداران ، صنعتگران معماران ، نجاران ، اطباء ، مدرسان و در یک کلام پیشه وران انتخاب کنند و پیشه وران ارشد انتخاب شوند .
این قانون را کارشناس جامع میتواند وضع کند و گرنه کارشناس غیر جامع برای احتراز از هرج و مرج راهی جز برخورد نظامی با جمیع احیاء کنندگان تحت عنوان تخریب کنندگان نمی شناسد راه جامع را کارشناس جامع تنظیم میکند و کارشناس جامع با رأی کارشناسی بوجود می آید نه با رأی شناسنامه ای .
والسلام
محی الدین حائری